خیساندنلغتنامه دهخداخیساندن . [ دَ ] (مص ) خیسانیدن . (ناظم الاطباء). ترنهادن . فرغاردن . فرغاریدن . شیبانیدن . شیوانیدن . آغاردن . آغاریدن . بیاغاریدن . آغوندن . نقوع . نقع. (یادداشت مؤلف ). آغشتن و قرار دادن در مایعی تر نهادن . || سخت تر کردن . خیس کردن . (یادداشت مؤلف ). انقاع .
خیسانیدنلغتنامه دهخداخیسانیدن . [دَ ] (مص ) خیسیدن کنانیدن و فرمودن . (ناظم الاطباء).خیساندن . مرس . تر نهادن . آغوندن . نقوع . انقاع . (یادداشت مؤلف ). || آمیختن و مخلوط کردن . || پیش خزیدن مانند کودکان . (ناظم الاطباء).
خسانیدنلغتنامه دهخداخسانیدن . [ خ َ دَ ] (مص ) به دندان ریش کردن . (از برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ) (یادداشت بخط مؤلف ) : دریا دو چشم و بر دل آتش همی فزایدمردم میان دریا و آتش چگونه پایدبی شک نهنگ دارد دل را همی خسایدترسم که ناگوارد کا
آغشتنلغتنامه دهخداآغشتن . [ غ َ / غ ِ ت َ ] (مص ) تر نهادن . خیس کردن . خیساندن . فژغردن . نرم کردن با تری و نم . سرشتن . آغاریدن . آغاردن . انقاع . نقع. || آلودن . ضمخ . تضمیخ . مضخ . تضمخ . لطخ . تلطیخ . تر کردن . رجوع به آغشته شود. || و بمعنی آمیختن و مزج و
مردلغتنامه دهخدامرد. [ م َ ] (ع اِمص ) راندگی سخت . (ناظم الاطباء). سوق شدید. (متن اللغة). || (مص ) سخت راندن و با مردی راندن کشتی را. (از منتهی الارب ). مرد السفینة؛ دفعها بالمردی . (متن اللغة). || تر کردن نان را تا نرم شود. (منتهی الارب ). ترید کردن نان را. (متن اللغة). خیساندن و نرم کردن
خیساندنلغتنامه دهخداخیساندن . [ دَ ] (مص ) خیسانیدن . (ناظم الاطباء). ترنهادن . فرغاردن . فرغاریدن . شیبانیدن . شیوانیدن . آغاردن . آغاریدن . بیاغاریدن . آغوندن . نقوع . نقع. (یادداشت مؤلف ). آغشتن و قرار دادن در مایعی تر نهادن . || سخت تر کردن . خیس کردن . (یادداشت مؤلف ). انقاع .
خیساندنmaceration 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از فرایندهای استخراج مادۀ دارویی گیاهان که در آن گیاه یا پودر آن را در دمای محیط در درون حلاّل قرار میدهند
خیساندنلغتنامه دهخداخیساندن . [ دَ ] (مص ) خیسانیدن . (ناظم الاطباء). ترنهادن . فرغاردن . فرغاریدن . شیبانیدن . شیوانیدن . آغاردن . آغاریدن . بیاغاریدن . آغوندن . نقوع . نقع. (یادداشت مؤلف ). آغشتن و قرار دادن در مایعی تر نهادن . || سخت تر کردن . خیس کردن . (یادداشت مؤلف ). انقاع .
خیساندنmaceration 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از فرایندهای استخراج مادۀ دارویی گیاهان که در آن گیاه یا پودر آن را در دمای محیط در درون حلاّل قرار میدهند