خیلگاوانلغتنامه دهخداخیلگاوان . [ خ ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خشابر طالشدولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش ، واقع در 19 هزارگزی جنوب باختری رضوان ده و 16 هزارگزی شوسه ٔ آستارا به انزلی ، دارای 702<
خالاونلغتنامه دهخداخالاون . [ وُ ] (اِ) دانه ای است شبیه به گندم و آن را حنطه ٔ رومیه خوانند. گرم و تر است . با سرکه بر جرب طلا کنند نافع باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). به یونانی خندروس گویند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن از حاشیه ٔ دکتر معین بر برهان قاطع) .
خالوانلغتنامه دهخداخالوان . (اِ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . واقع در 5 هزارگزی جنوب کوزران و باختر راه فرعی کوزران به چهارزبر. ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای سردسیری ، 150 تن سکنه دارد که دین آنها اسلام اس