لغتنامه دهخدا
خوسه . [ س َ / س ِ ](اِ) صورت که در پالیزها برپای کنند گریختن سباع و وحش را. (یادداشت مؤلف ). علامت و صورتی که در فالیزها و کشت زارها نصب کنند تا جانوران از دیدن وی گریزند. (ناظم الاطباء). مترس . لعین . ضَبَغْطَری ̍، کخ . مترسک . || لاس مست