دادشناسیواژهنامه آزاددانش حقوق، علم حقوق، رشته ای دانشگاهی که بایسته های دادگری را می آموزاند، دانش حرفه ای دادشناسان مانند دادبانان (وکلا) و دادرسان و دادوران (قضات).
لودلئولغتنامه دهخدالودلئو.[ ل ُ ] (اِخ ) جمهوری خواه انگلیسی ، مولد مِدِن برادلی . رئیس فرقه ٔ ایندپندنت (مستقل ). یکی از دادرسان شارل اول (1617-1692 م .).
قاضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حاکمشرع، داور، حَکَم، خبره، رئیس دادگاه، امین صلح، دادرس، هیئت دادرسان، هیئت داوران سلطان، شاه، پادشاه مرجع، مرجع نظردهنده قاضیالقضات
امدادرسانواژهنامه آزاد(آتش نشانی، هلال احمر) امدادگر؛ مامور آموزش دیده ای که وظیفۀ امدادرسانی و نجات آسیب دیدگان و قربانیان زلزله، سیل، سوانح جاده ای، آتش سوزی و مانند این ها را بر عهده دارد. امدادگر. معادل Rescuer در انگلیسی.