دادین بالالغتنامه دهخدادادین بالا. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جره بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع در 48هزارگزی جنوب خاور کازرون و جنوب رودخانه ٔ جره . جلگه و گرمسیر مالاریائی و دارای 191 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا برنج و
داذینلغتنامه دهخداداذین . (اِخ ) یکی از سه ناحیه ٔ گرمسیر فارس در نزدیکی کازرون .از توابع اردشیر خوره که اغلب هوای آن گرم و غله بوم است . (فارسنامه ابن بلخی چ سید جلال الدین طهرانی ص 112). رجوع به دادین و دادین بالا و دادین پایین شود.
دادین پائینلغتنامه دهخدادادین پائین . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جره بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع در 60هزارگزی جنوب خاور کازرون و دامنه ٔ کوه سبزسنگ . گرمسیر و مالاریائی دارای 99 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و برنج و
بهدادینلغتنامه دهخدابهدادین . [ ب ِ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان پائین خواف بخش خواف است که در شهرستان تربت حیدریه واقع است . دارای 533 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
فدادینلغتنامه دهخدافدادین . [ ف َدْ دا ] (ع ص ، اِ) ج ِ فَدّان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فَدّان شود.
بامدادینلغتنامه دهخدابامدادین . (ص نسبی ) بامدادی . منسوب به بامداد.- صبح بامدادین ؛ صبح نخستین : چون گوئیش که حجت تا نیمشب نخسبدوندر نماز باشد تا صبح بامدادین . ناصرخسرو.- نماز بامدادین </