نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
دولت ۲state 4واژههای مصوب فرهنگستانعامل/ کنشگر اصلی صحنۀ بینالمللی که دارای جمعیت دائم، قلمروِ مشخص و حکومت برخوردار از حاکمیت است و در روابط بینالمللی حقوقی معین دارد
محدودۀ اتوبوسپذیرtransit-supportive area, bus coverage areaواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای دارای جمعیت متراکم یا اشتغال مناسب که بتواند مسافر لازم برای یک سامانۀ حملونقل عمومی ساعتی با مسیر ثابت را تأمین کند
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.