نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
هواگَرد چرخِ دُمیtail wheel aircraftواژههای مصوب فرهنگستانهواگَردی که به جای چرخ دماغه دارای چرخ دُم است
قطار چرخلاستیکیrubber-tired rapid transit, RTRTواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قطار شهری که برای بالا بردن ظرفیت آن بهینهسازی شده و دارای چرخهای لاستیکی برای حرکت بر روی سطح بتنی یا فولادی است
هوائيدیکشنری عربی به فارسیبادي , هوايي , هوادار , پرباد , کار کننده باهواي فشرده , داراي چرخ يا , لا ستيک بادي
کاروانک چرخدارtouring caravanواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کاروانک که دارای چرخ است و بهصورت یدک به پشت وسیلۀ نقلیۀ جادهای وصل میشود و در آن خدمات اقامتی و تسهیلات خودپذیرا فراهم است
اسکیتفرهنگ فارسی عمید۱. نوعی کفش دارای چرخ یا تیغۀ مخصوص برای حرکت بر روی سطح هموار.۲. ورزشی که با استفاده از این نوع کفش انجام میشود.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.