نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
موازیوجهیpinacoid, parallelohedronواژههای مصوب فرهنگستاندیسۀ بلوری بازی دارای دو وجه متقارن همسان موازی
پیریتوجهیpyritohedronواژههای مصوب فرهنگستاندیسۀ بلوری دارای دوازده وجه پنجگوش نامنظم متـ . دو ششوجهی dihexahedron
ذوزنقهوجهی چهارگوشهایtetragonal trapezohedronواژههای مصوب فرهنگستاندیسۀ بلوری دارای هشت وجه که هریک از آنها یک ذوزنقه است متـ . ذوزنقهوجهی چهارگوش
چندوجهیفرهنگ فارسی عمیدجسمی که چند سطح یا وجه به شکل مثلث یا مربع داشته باشد، مانند چهاروجهی که چهار وجه مثلث دارد و مکعب که دارای شش وجه مربع است.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.