لغتنامه دهخدا
دلوک . [ دُ ] (ع مص ) فروشدن آفتاب یا زردرنگ گردیدن یا برگشتن . (از منتهی الارب ). بگشتن آفتاب بوقت زوال و فروشدن آن . (از المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). گشتن آفتاب وقت زوال . (ترجمان القرآن جرجانی ). گشتن آفتاب وقت زوال و فرورفتن آن . (دهار). برگشتن آفتاب از نصف النها