خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دامن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گلدامن
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol dāman) گل + دامن = آغوش ، بغل ، به مجاز) گل بدن ، گل اندام .
-
جستوجو در متن
-
داوین
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāvin) (کردی ،dāwen ) دامن ، دامنه کوه .
-
مستوره
فرهنگ نامها
(تلفظ: masture) (عربی) (مؤنث مستور) (در قدیم) (به مجاز) مستور ، پنهان ، پوشیده ؛ (در قدیم) (به مجاز) پارسا ، پاک دامن ، پرهیزگار ، دارای پوشش و حجاب (به مجاز) نجیب و پاک دامن مانند پارسایان ، پرهیزکارانه .
-
دامینه
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāmine) [دامین (کردی) = دامن ، دامنهی کوه + ه (پسوند نسبت)] (به مجاز) زیبا .
-
لیلازکیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: leylā zakiye) (اسم مرکب) (لیلا + زکیه) ، لیلای پاک و پاک دامن . ← لیلا و زکیه .
-
ماهور
فرهنگ نامها
(تلفظ: māhvar) (ماه + وَر (پسوند دارندگی)) ، دارای ویژگی و صفت ماه ؛ (به مجاز) زیبا رو؛ ]چنانچه این نام ماهور/mahur/ تلفظ شود به معنای تپههای به هم پیوستهی دامن کوه و نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی میباشد[ .