دانشکدهلغتنامه دهخدادانشکده . [ ن ِ ک َ دَ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ علم . محل دانش . جای دانش : عقل بنموده به دانشکده ٔ خاطر تورایهای همه را فکر صواب اندازی . واله هروی .|| اصطلاحاً نامی که به هرشعبه از شعب دانشگاه داده شده است . و این کلم
دانشکدهفرهنگ فارسی عمیدآموزشگاه عالی؛ هر یک از شعب دانشگاه که در آن چند رشتۀ نزدیک به هم آموزش داده میشود.
جامعة القدیس یوسفلغتنامه دهخداجامعة القدیس یوسف . [ م ِ ع َ تُل ْ ق ِ د د س ُ ] (اِخ ) دانشگاهی است در بیروت که ابتدا مدرسه ٔ متوسطه و مدرسه ٔعلوم دینی بوده و در غزیر توسط آباء الیسوعیین در 1846 م . تأسیس شده بود و سپس در 1875 م . به بیر
مطهریلغتنامه دهخدامطهری . [ م ُ طَهَْ هََ ] (اِخ ) مرتضی ، فرزند مرحوم حاج شیخ محمد حسین فریمانی (1299 هَ .ش . - 1358 هَ .ش .). در مشهد متولد شد و مقدمات عربی را بدانجا فراگرفت ، سپس به قم رفت و در آنجا فقه و فلسفه آموخت ، سپس
دانشکدهلغتنامه دهخدادانشکده . [ ن ِ ک َ دَ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ علم . محل دانش . جای دانش : عقل بنموده به دانشکده ٔ خاطر تورایهای همه را فکر صواب اندازی . واله هروی .|| اصطلاحاً نامی که به هرشعبه از شعب دانشگاه داده شده است . و این کلم
دانشکدهفرهنگ فارسی عمیدآموزشگاه عالی؛ هر یک از شعب دانشگاه که در آن چند رشتۀ نزدیک به هم آموزش داده میشود.
دانشکدهفرهنگ فارسی معین( ~. کَ دِ) (اِمر.) 1 - محل دانش . 2 - هر یک از شعب دانشگاه ، دانشکدة ادبیات ، دانشکدة پزشکی .
دانشکدهلغتنامه دهخدادانشکده . [ ن ِ ک َ دَ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ علم . محل دانش . جای دانش : عقل بنموده به دانشکده ٔ خاطر تورایهای همه را فکر صواب اندازی . واله هروی .|| اصطلاحاً نامی که به هرشعبه از شعب دانشگاه داده شده است . و این کلم
دانشکدهفرهنگ فارسی عمیدآموزشگاه عالی؛ هر یک از شعب دانشگاه که در آن چند رشتۀ نزدیک به هم آموزش داده میشود.