دثأیلغتنامه دهخدادثأی . [ دَث َ ءی ی ] (ع اِ) بارانی که بعد سختی گرما ببارد. (منتهی الارب ). || باران آخر بهار. (صراح ).
دوتایی دوتَپاختریdouble pulsar, double pulsar systemواژههای مصوب فرهنگستانمنظومهای دوتایی از دو تَپاختر که به دور یکدیگر میگردند
رشتهلغتنامه دهخدارشته . [ رِ ت َ / ت ِ ] (اِ) ریسمان . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (برهان ). ریسمان و حبل و رسن . (ناظم الاطباء). تار ابریشمی یا پنبه ای . (از شعوری ج 2 ورق 20</sp
کودتالغتنامه دهخداکودتا. [ دِ ] (فرانسوی ، اِ) برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو. رجوع به لاروس شود.