دجوهلغتنامه دهخدادجوه . [ دُ وَ / دِ وُ ] (اِخ ) دهی است به مصر بر کنار شرقی نیل بر دریای رشید و میان آن و فسطاط شش فرسخ است از کوره ٔ شرقی . (معجم البلدان ).
دجویهلغتنامه دهخدادجویه . [ دِ ج ُ ی ِ ] (اِخ ) دخویه . خاورشناس نامی هلندی . رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 294 و نیز رجوع به دخویه شود.
دیجوئیهلغتنامه دهخدادیجوئیه . [ ئی ی ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان سر راه مالرو گوغر به چهارطاق با 25 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ضجوعلغتنامه دهخداضجوع . [ ض َ ] (اِخ ) رحبه ای است مر بنی ابی بکربن کلاب را، و گویند موضعی است بنی اسد را، و نیز گفته اند رودباری است . (معجم البلدان ).