ریختشیبmorphoclineواژههای مصوب فرهنگستانتغییرات کمّی ریختشناسی در یک گونه درامتداد دامنة تغییرات جغرافیایی، بومشناختی یا سایر عوامل
استانبوللغتنامه دهخدااستانبول . [ اِ تام ْ ] (اِخ ) (خلیج ...) خلیج قسطنطنیه . نام قدیم آن «خریسون کراس » آلتون بوینوز و به فرانسه کرن در یعنی شاخ زرّین میباشد. خلیج تنگ و درازیست که از یک سو در بین استانبول وایوب و از جانب دیگر در میان غلطه ، ترسانه ، و خاصکوی واقع شده و محفوظترین نقطه ٔ لنگرگاه
فرزینلغتنامه دهخدافرزین . [ ف َ ] (اِ) وزیر شاه در شطرنج . (آنندراج ). فرزان . فرزی . مهره ٔ وزیر در صفحه ٔ شطرنج درامتداد قطرهای مربع و یا به موازات قطرها و نیز به موازات اضلاع مربع و خلاصه در تمام جهات حرکت میکند و از این نظر ترکیباتی چون فرزین رفتار و فرزین نهاد، به معنی کج رفتار و کج نهاد