درتادلغتنامه دهخدادرتاد. [ دِ ] (اِخ ) تلفظی است از تیرداد. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2590 و 2588 و ج 1 ص 96 شود.
دارتوتلغتنامه دهخدادارتوت . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سلکی شهرستان نهاوند. در 25هزارگزی باختر نهاوند و 2هزارگزی مارس بان . سکنه ٔ آن 25 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class="hl"
دارتوتلغتنامه دهخدادارتوت . (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . در 34هزارگزی شمال باختری چوار و 21هزارگزی باختر راه شوسه ٔ چوار به شاه آباد. کوهستانی . سردسیر و سکنه ٔ آن 50 تن است . آب آن ا
دارتوتلغتنامه دهخدادارتوت . (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان .در 7500گزی باختر دیزگران و 6هزارگزی خاور شوسه ٔ کردستان . کوهستانی . سردسیر و سکنه ٔ آن 210 تن است . آب آن