درخاللغتنامه دهخدادرخال . [ دَ ] (اِ) شاخچه . شاخه ٔ کوچک . || درخت جوان . (ناظم الاطباء). فگنده و نونهال . (آنندراج ).
دارخالفرهنگ فارسی عمید۱. درخت میوهداری که هنوز آن را پیوند نکرده باشند.۲. میوهای که از درخت پیوندنشده به دست آید.۳. قلمۀ درخت و نهال نونشانده.