درشیلغتنامه دهخدادرشی . [ دَ رَ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به دَرَش و به معنای آن . خیار باریک و دراز. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به درش شود.
درسیانلغتنامه دهخدادرسیان . [ دَ ] (اِخ ) قریه ای از خره ٔ مؤمن آباد در قاینات . (یادداشت مرحوم دهخدا).
درسیفونلغتنامه دهخدادرسیفون . [ دَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 30 هزارگزی خاور زرند و 18 هزارگزی خاور راه فرعی زرند - راور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4</span
درسینانلغتنامه دهخدادرسینان . [ دَ ] (اِخ ) قریه ای است در چهار فرسنگی مرو، در سمت بالای آن ، و نسبت به آن درسینانی باشد. (از معجم البلدان ) (از الانساب سمعانی ).
درسیهلغتنامه دهخدادرسیه . [ دَ سی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 57 هزارگزی جنوب باختری اهواز، کنار رود کارون و 13 هزارگزی باختر راه اتومبیل رو اهواز به آبادان ، با <span class="hl" dir="lt
ساری درسینولغتنامه دهخداساری درسینو. [ دُ ن ُ ] (اِخ ) کرسی کانتن کرس . در آرندیسمان آژاکسیو، در کشور فرانسه .
درسیانلغتنامه دهخدادرسیان . [ دَ ] (اِخ ) قریه ای از خره ٔ مؤمن آباد در قاینات . (یادداشت مرحوم دهخدا).
درسیفونلغتنامه دهخدادرسیفون . [ دَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 30 هزارگزی خاور زرند و 18 هزارگزی خاور راه فرعی زرند - راور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4</span
درسینانلغتنامه دهخدادرسینان . [ دَ ] (اِخ ) قریه ای است در چهار فرسنگی مرو، در سمت بالای آن ، و نسبت به آن درسینانی باشد. (از معجم البلدان ) (از الانساب سمعانی ).
درسیهلغتنامه دهخدادرسیه . [ دَ سی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 57 هزارگزی جنوب باختری اهواز، کنار رود کارون و 13 هزارگزی باختر راه اتومبیل رو اهواز به آبادان ، با <span class="hl" dir="lt
دادرسیلغتنامه دهخدادادرسی . [ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) عمل دادرس . قضاء. || محاکمه .- دیوان دادرسی دارائی ؛ دیوان محاکمات مالیه .
مدرسیلغتنامه دهخدامدرسی . [ م ُ دَرْ رِ ] (حامص ) شغل و عمل سبق گفتن و درس گفتن . (ناظم الاطباء). مدرس بودن .
فریادرسیلغتنامه دهخدافریادرسی . [ ف َرْ یا رَ / رِ ] (حامص مرکب ) دستگیری و معاونت ودادرسی . (ناظم الاطباء). رجوع به فریاد رسیدن شود.
لاندرسیلغتنامه دهخدالاندرسی . [ رِ ] (اِخ ) نام کرسی بخش از ولایت آوِسن درایالت (نر) فرانسه . دارای راه آهن و 3736 تن سکنه .