درکوتاهترین زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان کوتاهترین زمان، درآنِ واحد، یکلحظه، یکدم، یکآن، آنی، بهسرعت درجا، آناً
درقاتلغتنامه دهخدادرقات . [ دَ رَ ] (ع اِ) ج ِ دَرَقة. مقاسم میاه . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دَرَقة شود.
يستطيعدیکشنری عربی به فارسیقادربودن , قدرت داشتن , امکان داشتن , حلبي , قوطي , قوطي کنسرو , درقوطي ريختن , زندان کردن , اخراج کردن , ظرف