درمجةلغتنامه دهخدادرمجة. [ دَ م َ ج َ ] (ع مص ) مهر آوردن ناقه بر بچه ٔ خود. (از منتهی الارب ). دربجة. (از اقرب الموارد). و رجوع به دربجة شود.
ذرمازیلغتنامه دهخداذرمازی . [ ذَ زی ی ] (اِخ ) محمدبن فضل . محدث است و ابوحفص شاهین از او روایت کند.
مدرمجلغتنامه دهخدامدرمج . [ م ُ دَ م ِ ] (ع ص ) ناقه ٔ مهرآورنده بر بچه ٔ خود. (آنندراج ). مُدَربِج . (از اقرب الموارد). رجوع به مدربج و نیز رجوع به درمجة شود.