درانشلغتنامه دهخدادرانش . [ دُ ن ِ ] (ع ص ) سخت سطبراز مردم و اشتر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
تزریق مداریorbital injectionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند قرار دادن فضاپیما در مدار نیز: درنهش مداری orbital insertion