لغتنامه دهخدا
اشتر. [ اُ ت ُ ] (اِ) شتر . (غیاث ) (آنندراج ). هیون . پاپهن . بعیر. جمل (اشتر نر). ناقه (اشتر ماده ). اِبل . مطیه . ابوایوب . ابوصفوان . حیوانی است اهلی که در ممالک گرم کم آب بهترین حیوان حمل و نقل است و نام عربیش ابل و جمل و ناقه ونامهای بسیار دیگر است . لفظ مذکور پهلویست و