درونسیاهیblack heart 2واژههای مصوب فرهنگستانقهوهای یا مشکی شدن قسمتهایی از درخت یا دار که لزوماً در نتیجۀ پوسیدگی نیست
سیاه درونلغتنامه دهخداسیاه درون . [ دَ ] (ص مرکب ) کنایه از عاصی و گنهکار و ظالم و سنگدل . (آنندراج ) : زآن پیشتر که جامه ٔ جانت شود سیاه از مردم سیاه درون اجتناب کن .صائب .
درونسیاهblack heart 1واژههای مصوب فرهنگستاندرونچوب کاذبی به رنگ مشکی یا قهوهای تیره که معمولاً از درونچوب قابل تشخیص نیست و عمدتاً در پهنبرگان مشاهده میشود
سیه درونلغتنامه دهخداسیه درون . [ ی َه ْ دَ ] (ص مرکب ) سیه دل . بدخواه . (ناظم الاطباء). سیه دل . تاریک دل . سیه جگر. رجوع به سیه دل و سیاه دل شود.