تزریق درونپوستیintradermal injection, intradermic injection, intracutaneous injectionواژههای مصوب فرهنگستانتزریق مادۀ دارویی در بین لایههای پوست
درونپوستی 2intradermal, intracutaneous, intradermicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوعی دارورسانی که در آن دارو به درون پوست تزریق میشود
پوست درونیinner barkواژههای مصوب فرهنگستانلایهای فعال از بافتهای آبکش و بُنلاد که میان بافت چوبی و بافت چوبپنبهای قرار دارد
مامیرالغتنامه دهخدامامیرا. (اِ) مامیر. ثؤلولی باشد درون گوشت معکوساً مدور و سفید. (بحرالجواهر، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).