لغتنامه دهخدا
تجاوز. [ ت َ وُ ] (ع مص ) عفو کردن گناه کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درگذشتن ازگناه . (ترجمان عادل بن علی ) (آنندراج ) : سزاوار عاطفت خداوند عالم سلطان بزرگ ... که آنچه به اول رفته از بندگان تجاوز فرمایند. (تاریخ بیهقی ). هر کار بقصد نقض عهد من