درگیری چندشاخگیfurcation involvementواژههای مصوب فرهنگستانحالتی در بیماریهای پیرادندانی که در آن براثر تحلیل استخوان در ناحیۀ چندشاخگی، ناحیۀ یادشده نمایان میشود
درگیریلغتنامه دهخدادرگیری . [ دَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی درگیر شونده . || گرفتاری . و رجوع به درگیر و درگیر شدن شود.
درگیریengagementواژههای مصوب فرهنگستانزدوخورد با نیروهای دشمن بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی و شدت آن
درگیریدیکشنری فارسی به انگلیسیantagonism, entanglement, implication, incident, involution, involvement, skirmish, struggle, tangle, unpleasantness