درگیری اشتراکیcooperative engagement, CEواژههای مصوب فرهنگستانبه اشتراک گذاشتن اطلاعات مربوط به هدف و سلاحها و واپایش محل استقرار سلاحهای پرتابی در میان رزمندگان
درگیریلغتنامه دهخدادرگیری . [ دَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی درگیر شونده . || گرفتاری . و رجوع به درگیر و درگیر شدن شود.
درگیریengagementواژههای مصوب فرهنگستانزدوخورد با نیروهای دشمن بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی و شدت آن
درگیریدیکشنری فارسی به انگلیسیantagonism, entanglement, implication, incident, involution, involvement, skirmish, struggle, tangle, unpleasantness
پردازشگر درگیری اشتراکیcooperative engagement processor, CEPواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سامانۀ درگیری اشتراکی که اطلاعات خام را از حسگرها و سامانههای سلاح دریاپایه (shipboard) جمعآوری و آنها را در قالببندی جدید به سامانۀ توزیعِ داده ارسال میکند
سامانۀ درگیری اشتراکیcooperative engagement system, CESواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که حسگرهای پدافند هوایی را هماهنگ و دادههای بهدستآمده را به نحوی یکپارچه میکند که از شبکۀ سامانههای منفرد، نوعی سامانۀ پدافند هوایی نامتمرکز اما کاملاً هماهنگ به وجود میآید
درگیریلغتنامه دهخدادرگیری . [ دَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی درگیر شونده . || گرفتاری . و رجوع به درگیر و درگیر شدن شود.
درگیریengagementواژههای مصوب فرهنگستانزدوخورد با نیروهای دشمن بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی و شدت آن
درگیریدیکشنری فارسی به انگلیسیantagonism, entanglement, implication, incident, involution, involvement, skirmish, struggle, tangle, unpleasantness
درگیریلغتنامه دهخدادرگیری . [ دَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی درگیر شونده . || گرفتاری . و رجوع به درگیر و درگیر شدن شود.
درگیریengagementواژههای مصوب فرهنگستانزدوخورد با نیروهای دشمن بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی و شدت آن
بدون درگیریabsence of bladeواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن تیغة شمشیر دو شمشیرباز با هم در تماس نیست