لغتنامه دهخدا
درجات . [ دَ رَ ] (ع اِ) ج ِدَرَجَة. (منتهی الارب ). پایه های بلند. (غیاث ) (آنندراج ). مراتب . مقامات : اصحاب سلطان ... همیشه این مراتب را منظور نداشته اند، بلکه بتدریج ... آن درجات یافته اند. (کلیله و دمنه ). ما از آن طبقه نیستیم که این درجات را مرشح