لغتنامه دهخدا
دستاربند. [ دَ ب َ ] (نف مرکب ) کسی که دستاربندی به او متعلق باشد. (آنندراج ). کسی که دستار می بندد و عمامه بر سر دارد. ج ، دستاربندان . (ناظم الاطباء). معمم . که عمامه نهد. عمامه بسر : چون هیچ دستاربندرا لقب نبود ابوالقاسم عباد را که عالم شیعی بود صاح