دستهبندی 2categorization 1واژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن واحدهای اقامتی، مانند مهمانخانهها و راهسراها و مهمانپذیرها و مهمانکدهها، در گروههای مختلف بر مبنای تنوع امکانات و تسهیلاتی که عرضه میکنند
دسته بندیلغتنامه دهخدادسته بندی . [ دَ ت َ / ت ِ ب َ ] (حامص مرکب ) گرد کردن . فراهم کردن . بهم پیوستن . || به دسته کردن . دسته بستن . به قسمتهای منظم تقسیم کردن . || تعصب . تحزب . گروه گروه کردن .- دسته بندی کردن ؛ دسته بستن .- ||
گروهانفرهنگ فارسی معین(گُ) (اِ.) 1 - جِ گروه ؛ گروه ها، دسته ها. 2 - در اصطلاح ارتش یک دسته سرباز از 140 تا 170 نفر.
عملیات دستهبندیclump operationواژههای مصوب فرهنگستانتخصیص مقادیر جدید به گروههای مجاور از خانکهای درون هر رده از نقشه