فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: شرایط و عَمَلِ شهود
غفلت کردن، نادیده گذشتن، ازقلمانداختن، فروگذاردن
غفلت کردن از دیگری◄ توجه نکردن [بهشخص دیگر]▼
غفلت کردن در وظایف، اهمال کردن، لاابالی بودن▼
عار داشتن، اکراهداشتن
بیتوجه ردشدن، پریدن (ازموضوع)، بیتوجه بودن، کنار گذاشتن، کتمان کردن
نیمهکاره رهاکردن، تمام نکردن، دستوپاچ