دشمنترسانیbrinkmanshipواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای گرفتن حداکثر امتیاز از رقیب در یک بحران سیاست خارجی ازطریق تظاهر به مبادرت به جنگ
ترسانیلغتنامه دهخداترسانی . [ ت َ رَ ] (ص نسبی ) منسوب است به ترسان که بگمان من قریه ای است از قرای حمص . (سمعانی ).
پترسنیلغتنامه دهخداپترسنی . [ پ ِ رُ س ِ ] (اِخ ) شهرکی از مجارستان در ترانسیلوانی بر ساحل زسیلی از شعب دانوب دارای 3800 تن سکنه .