دعمظةلغتنامه دهخدادعمظة. [ دَ م َ ظَ ] (ع مص ) در شر و بدی انداختن کسی را. (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || داخل کردن همه ٔ نره را در شرم زن . (از منتهی الارب ).
دهمجةلغتنامه دهخدادهمجة. [ دَ م َ ج ] (ع مص ) زیاده کردن در خبر. || مترددانه رفتن یا گام نزدیک و بشتاب نهادن و بندی وار رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دغمظةلغتنامه دهخدادغمظة. [ دَ م َ ظَ ] (ع مص ) داخل کردن تمام نره را در شرم زن ، و یا آن دعمظة با عین مهمله است . (از منتهی الارب ).