دمبلگلغتنامه دهخدادمبلگ . [ دُ ب َ ل َ ] (پهلوی ، اِ) یکی از سازهای رایج در دربار خسرو پرویز که به صورت طبل کوچکی بوده است . (از ایران در زمان ساسانیان ص 506). صورت قدیمی دمبک . رجوع به دمبک و دنبک و تنبک شود.
خوردگی دمابالاhigh-temperature corrosionواژههای مصوب فرهنگستانخوردگی فلز براثر قرار گرفتن در معرض گازهای اکسیدکننده در دمای بالا و درنتیجه واکنش مستقیم در مجاورت برقکاف متـ . اکسایش دمابالا high-temperature oxidation
اَبَررسانای دمابالاhigh temperature superconductorواژههای مصوب فرهنگستانمادهای که در دمای نیتروژن مایع 77 درجۀ کلوین یا بالاتر اَبَررسانا میشود متـ . اَبَررسانای اکسیدی oxid superconductor اَبَررسانای سرامیکی ceramic superconductor