لغتنامه دهخدا
کفگیرک . [ ک َ رَ ] (اِ مصغر) کفگیر خرد. (یادداشت مؤلف ). کفگیر کوچک . (فرهنگ فارسی معین ). || بیلچه . قسمی استام . (یادداشت مؤلف ). || دمل دردناک است زیر جلدی که دارای حجمی نسبة بزرگ است (به اندازه ٔ تخم کبوتر یا تخم مرغ ) و همه ٔ مشخصات دمل رادارد. موقعی که این دمل به خار