دنمةلغتنامه دهخدادنمة. [ دِن ْ ن َ م َ ] (ع ص ، اِ) زن کوتاه بالا. || مورچه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
مورچهلغتنامه دهخدامورچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر مور یعنی مور خرد و کوچک . (ناظم الاطباء). مور خرد. ذره . ذر.(حاشیه ٔ برهان چ معین ). مصغر مور است هم چنانکه باغچه مصغر باغ باشد. (از برهان ). نوعی از مور که به غایت خرد باشد. (غیاث ) (آنندراج ): ذره ؛ مورچ