دهاتیلغتنامه دهخدادهاتی . [ دِ ] (ص نسبی ) (اصطلاح عامیانه ) (مرکب از: ده ، قریه و «ات » مأخوذ از تازی نشانه ٔ جمع و یای نسبت ) مانند ایلاتی در تداول عامه ، اهل روستا. اهل ده . ساکن ده . مقابل شهری . (یادداشت مؤلف ). روستایی .مقابل شهری . (ناظم الاطباء). رجوع به ده شود. || مردم ساده لوح و بی
دهاتیلغتنامه دهخدادهاتی . [ دِ ] (ص نسبی ) (اصطلاح عامیانه ) (مرکب از: ده ، قریه و «ات » مأخوذ از تازی نشانه ٔ جمع و یای نسبت ) مانند ایلاتی در تداول عامه ، اهل روستا. اهل ده . ساکن ده . مقابل شهری . (یادداشت مؤلف ). روستایی .مقابل شهری . (ناظم الاطباء). رجوع به ده شود. || مردم ساده لوح و بی
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
دام رودلغتنامه دهخدادام رود. (اِخ ) دهی است از دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار، واقع در 42هزارگزی باختر ششتمد و 4هزارگزی جنوب کال شور. جلگه است و گرمسیر و دارای 270 تن سکنه . آب آن از قنات
دهاتیلغتنامه دهخدادهاتی . [ دِ ] (ص نسبی ) (اصطلاح عامیانه ) (مرکب از: ده ، قریه و «ات » مأخوذ از تازی نشانه ٔ جمع و یای نسبت ) مانند ایلاتی در تداول عامه ، اهل روستا. اهل ده . ساکن ده . مقابل شهری . (یادداشت مؤلف ). روستایی .مقابل شهری . (ناظم الاطباء). رجوع به ده شود. || مردم ساده لوح و بی