لغتنامه دهخدا
اخطار. [ اِ ] (ع مص ) در خطر افکندن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). خود را در تهلکه انداختن . || یاد دهانیدن کسی را بعد فراموشی .یاد آوردن امری کسی را بعد فراموشی . || بدل گذرانیدن چیزی . بدل بگذرانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || بلند قدر و منزلت گردانیدن کسی را: اخطره اﷲ. ||