دهاندوّمیانDeuterostomiaواژههای مصوب فرهنگستاننام مشترک شماری از شاخههای جانوران که مخرج آنها از اولین منفذ جنینی و دهانشان از دومین منفذ جنینی به وجود میآید
دامن چیدنلغتنامه دهخدادامن چیدن . [ م َ دَ] (مص مرکب ) قطع کردن و بریدن دامن . || کناره کردن . (آنندراج ) (غیاث ). تلبب . (منتهی الارب ).- دامن اندرچیدن ؛ دوری کردن . کناره گرفتن . گذشتن : دامن اندرچین بساط احتشام کس مبین گردن اندرکش قفا
دومانلغتنامه دهخدادومان . (ترکی ، اِ) در لهجه ٔ قزوین هوای مه آلود است . || طوفان . (یادداشت مؤلف ).
دومانلغتنامه دهخدادومان . [ دَ وَ ] (ع اِمص ) دوماء. گرد چیزی بر گردیدن مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).