سرعت دورشَوی دوپلریDoppler recessional velocity, Dovapواژههای مصوب فرهنگستانسرعت دور شدن چشمة موج از ناظر یا گیرندة موج که به کاهش بسامد موج دریافتی نسبت به موج گسیلی منجر میشود
اختلافزمان رسیدtime difference of arrival, TDOAواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش موقعیتیابی بر مبنای موقعیتیابی هذلولوی با مشاهدۀ اختلافزمان نشانکهای دریافتی از دو ایستگاه مبنا
میانگین وزنی ـ زمانی آستانۀ تأثیرthreshold limit value-time weighted average, TLV-TWAواژههای مصوب فرهنگستانحدی از آلاینده که اگر کارکنان در یک دورۀ کاری، یعنی 8 ساعت در روز یا 40 ساعت در هفته بهصورت متوالی در معرض آن قرار گیرند، از عوارض نامطلوب آن مصون میمانند
دواءلغتنامه دهخدادواء. [ دَ ] (ع اِ) دارو. (منتهی الارب ). ج ، ادویه .(مهذب الاسماء). دوا. (یادداشت مؤلف ). آنچه بدان معالجه کنند. (از اقرب الموارد). دارو و چیزی که به آن درمان کرده شود. (آنندراج ). در لغت به معنی درمان است و در عرف پزشکان چیزی را گویند که به سبب کیفیتش در بدن اثر کند، و آن
دواءلغتنامه دهخدادواء. [ دَ ] (ع اِ) دارو. (منتهی الارب ). ج ، ادویه .(مهذب الاسماء). دوا. (یادداشت مؤلف ). آنچه بدان معالجه کنند. (از اقرب الموارد). دارو و چیزی که به آن درمان کرده شود. (آنندراج ). در لغت به معنی درمان است و در عرف پزشکان چیزی را گویند که به سبب کیفیتش در بدن اثر کند، و آن
دواءلغتنامه دهخدادواء. [ دَ ] (ع اِ) دارو. (منتهی الارب ). ج ، ادویه .(مهذب الاسماء). دوا. (یادداشت مؤلف ). آنچه بدان معالجه کنند. (از اقرب الموارد). دارو و چیزی که به آن درمان کرده شود. (آنندراج ). در لغت به معنی درمان است و در عرف پزشکان چیزی را گویند که به سبب کیفیتش در بدن اثر کند، و آن
حدواءلغتنامه دهخداحدواء. [ ح َ دَ ] (اِخ ) نام موضعی است . نام جائیست . (معجم البلدان ). غیر از حدوداء است .