دورسپوزلغتنامه دهخدادورسپوز. [ س ِ ] (نف مرکب ) سپوزکار. دفعدهنده . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دورسپوزی شود.
داروسازلغتنامه دهخداداروساز. (نف مرکب ، اِ مرکب ) کسی که دارو سازد. دواساز. تهیه کننده ٔ دارو. داروگر.
داروسازpharmaceutist, pharmacist 2, apothecary, drugistواژههای مصوب فرهنگستانفردی که در داروسازی تخصص دارد
پوشش فروگسترdownward spread of maskingواژههای مصوب فرهنگستانپوشش صدای بسامدپایین با یک صدای بسامدبالای شدید متـ . دورپوشش remote masking