لغتنامه دهخدا
زبانی . [ زَ ] (از ع ، اِ) فارسیان زَبانی ّ واحد زبانیه را بتخفیف یا و بهمان معنی بکار برند و جمع آنرا زبانیان آرند. (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). مرد متمرد. (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مرد محافظ جان . (ناظم الاطباء). || مالک دوزخ . دوزخبان . موکل دوزخ . (ناظم الاطباء) (