دوستداشتنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، محبوب، مورد علاقه، مورد پسند، خواستنی، مقبول، دلنشین، نازنین، دلربا، پسندیده، خوشایند، پاکیزه، همهپسند، مطبوع، مجید، مردمپسند، مطلوب گرامی، گرانمایه، محترم، عزتمند، عالیقدر، ارجمند، شایسته، معزز، اشرف، انور مؤدب، زیبا، عشوهگر، جذاب، افسونگر، طناز، لوند، ملیح، بانمک، نمکی
دوست داشتنیلغتنامه دهخدادوست داشتنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق دوست داشتن . محبوب . درخورد مهرورزی . قابل محبت و دوستی . درخور دوست داشتن . (از یادداشت مؤلف ).
دوست داشتنیدیکشنری فارسی به انگلیسیcuddly, dear, favorite, friendly, likable, likeable, lovable, pleasant, simpatico, sociable