دوسویلغتنامه دهخدادوسوی . [ دُ ] (حامص مرکب ) دوسو. دوطرف : جبینان ؛ دو سوی پیشانی . (دهار). قذألان ؛ دو سوی قفا. (دهار). رجوع به دوسو شود.
دوسوییbijectionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی یکبهیک و پوشا بین دو مجموعه متـ . تابع دوسویی bijective function تناظر یکبهیک one-to-one correspondence
اصل دوسویگیprinciple of reciprocity, reciprocity theorem, reciprocity principleواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که بر پایۀ آن پتانسیل ایجادشده در نقطۀ M، که حاصل از چشمۀ جریان در نقطۀ A است، با جابهجا کردن نقاط اندازهگیری تغییر نمیکند
قضیۀ دوسویگی آکوستیکیacoustic reciprocity theoremواژههای مصوب فرهنگستانقضیهای مبنی بر اینکه چشمۀ صوتی مستقر در نقطۀ A همان فشاری را در نقطۀ B ایجاد میکند که اگر چشمه در B میبود در A ایجاد میکرد
اصل دوسویگیprinciple of reciprocity, reciprocity theorem, reciprocity principleواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که بر پایۀ آن پتانسیل ایجادشده در نقطۀ M، که حاصل از چشمۀ جریان در نقطۀ A است، با جابهجا کردن نقاط اندازهگیری تغییر نمیکند