نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خشکه دول
لغتنامه دهخدا
خشکه دول . [ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سورسور بخش کامیاران شهرستان سنندج ،واقع در سی و چهار هزارگزی شمال خاور کامیان و یک هزارگزی پیرمقدار. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
خشکه دول
لغتنامه دهخدا
خشکه دول . [ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 12 هزارگزی جنوب سنندج و 5 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ سنندج به کرمانشاهان این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای نواحی سردسیری . آب آنجا از چشمه و محصول آنجا غ...
-
چاه دول
لغتنامه دهخدا
چاه دول . (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است از بلوک شبانکاره ٔ دشتستان و طول بلوک شبانکاره شش فرسخ و عرض آن نیز همین قدر است . (مرآت البلدان ج 4 ص 133).
-
دره دول
لغتنامه دهخدا
دره دول . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج .فعلاً مخروبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
عایشه دول
لغتنامه دهخدا
عایشه دول . [ ی ِ ش َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 41 هزارگزی جنوب خاور پاوه و 1500گزی جنوب باختر راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. 53 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشو...
-
دول بید
لغتنامه دهخدا
دول بید. (اِخ ) دهی است از دهستان هویان بخش ویسان شهرستان خرم آباد در 39هزارگزی باختر ماسور و 2هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک با 100 تن سکنه . آب آن از چشمه ها و ساکنین آن از طایفه ٔوان کرم می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دول دادن
لغتنامه دهخدا
دول دادن . [ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام دفعالوقت کردن . مماطله . امروز و فردا کردن . سرگرداندن . سردواندن . سرپیچاندن . دفع دادن . به دفع دادن . به دفعالوقت گذرانیدن خواهش کسی را. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دول شود.
-
دول ده
لغتنامه دهخدا
دول ده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان موگوئی بخش آخوره شهرستان فریدن . واقع در 20هزارگزی شمال باختری آخوره دارای 104 تن سکنه است . آب آن از چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
دول کرش
لغتنامه دهخدا
دول کرش . [ ک ِ رَ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح عامیانه ) یعنی دول «دلو» بگیرش ، به معنی برخیز و بگیر و آن بازیی است که اطفال کنند بدین نحو که جمعی حلقه زنند و بر سر پانشینند آن نشستن را چنگه پا گویندبه معنی نشستن بر سر انگشتان چه چنگ به معنی انگشتان است بعد...
-
دول کرو
لغتنامه دهخدا
دول کرو. [ دُ ک ِ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاورود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج . واقع در 42هزارگزی جنوب سنندج با 110 تن سکنه . آب آن از چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دول گپ
لغتنامه دهخدا
دول گپ . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هویان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. واقع در 38هزارگزی باخترماسور دارای 300 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ خرم آباد و چشمه هاست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دول گر
لغتنامه دهخدا
دول گر. [ گ َ ] (ص مرکب ) درودگر. (یادداشت مؤلف ). رجوع به درودگرشود. || (اِ) قسمی ماهی . (یادداشت مؤلف ).
-
دول گلاب
لغتنامه دهخدا
دول گلاب . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هندمینی بخش بدره ٔ شهرستان ایلام . واقع در 108هزارگزی خاور ایلام . سکنه ٔ آن 160 تن . آب آن از چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دول میان
لغتنامه دهخدا
دول میان . (اِ مرکب ) کیسه و خریطه که از پوست و امثال آن دوزند و بر کمر بندند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از برهان ).
-
دول بند
لغتنامه دهخدا
دول بند. [ ب َ ] (اِ مرکب ) دستار و عمامه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مولوی یا عمامه . لغت نامه های فرانسوی می نویسند که توربان متداول در فرانسه به معنی عمامه مأخوذ از کلمه ٔدولبند فارسی است به معنی بند و رشته ٔ سرعمامه . سر پایان . مندیل . (یادداش...