دوپشتهلغتنامه دهخدادوپشته . [ دُ پ ُ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) دوترکه . دوردیفه . دوراکبه . دوتنه . (یادداشت مؤلف ).- دوپشته سوار شدن ؛ دوتنه بر ستور یا وسیله ٔ نقلیه ای مانند دوچرخه و موتورسیکلت برنشستن . بر ترک سوار بودن . (
ذوستة اضلاعلغتنامه دهخداذوستة اضلاع . [ س ِت ْ ت َ ت َ اَ ] (ع ص مرکب اِ مرکب ) خداوند شش بر. دارای شش پهلو. صاحب شش ضلع . کثیرالاضلاع شش ضلعی .
دوپشتهلغتنامه دهخدادوپشته . [ دُ پ ُ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) دوترکه . دوردیفه . دوراکبه . دوتنه . (یادداشت مؤلف ).- دوپشته سوار شدن ؛ دوتنه بر ستور یا وسیله ٔ نقلیه ای مانند دوچرخه و موتورسیکلت برنشستن . بر ترک سوار بودن . (
دوپشتهلغتنامه دهخدادوپشته . [ دُ پ ُ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) دوترکه . دوردیفه . دوراکبه . دوتنه . (یادداشت مؤلف ).- دوپشته سوار شدن ؛ دوتنه بر ستور یا وسیله ٔ نقلیه ای مانند دوچرخه و موتورسیکلت برنشستن . بر ترک سوار بودن . (
بالگَرد دوپشتهtandem rotor helicopterواژههای مصوب فرهنگستانبالگَرد دوچرخانهای که یک چرخانۀ آن در جلو و دیگری در عقب قرار دارد