دوکارهلغتنامه دهخدادوکاره . [ دُ رَ / رِ ] (ص نسبی ) که دو عمل را شاید. که به دو کار آید. که به دو کار خورد. که دو مصرف دارد. که برای دو امر بکار رود؛ مرد یا میز دوکاره ، مرد قلم و شمشیر. میز کار و غذاخوری . (از یادداشت مؤلف ).
فرهنگ دوکارهbifunctional dictionaryواژههای مصوب فرهنگستانگونهای فرهنگ لغت که در آن اطلاعاتی برای دو هدف مختلفِ درک و تولید درج شده است متـ . فرهنگ دونقشی
هواگَرد دوکارهcombiواژههای مصوب فرهنگستانهواگَردی که قابلیت حمل بار و مسافر را بهطور همزمان داراست
فرهنگ دوکارهbifunctional dictionaryواژههای مصوب فرهنگستانگونهای فرهنگ لغت که در آن اطلاعاتی برای دو هدف مختلفِ درک و تولید درج شده است متـ . فرهنگ دونقشی
هواگَرد دوکارهcombiواژههای مصوب فرهنگستانهواگَردی که قابلیت حمل بار و مسافر را بهطور همزمان داراست
فرهنگ دوکارهbifunctional dictionaryواژههای مصوب فرهنگستانگونهای فرهنگ لغت که در آن اطلاعاتی برای دو هدف مختلفِ درک و تولید درج شده است متـ . فرهنگ دونقشی
هواگَرد دوکارهcombiواژههای مصوب فرهنگستانهواگَردی که قابلیت حمل بار و مسافر را بهطور همزمان داراست