دوگانگی موج - ذرهwave-particle dualityواژههای مصوب فرهنگستاننمایش هر دو خاصیت موجگونگی و ذرهگونگی در پدیدهای واحد مثل نور که هم پراش پدید میآورد و هم بر روی خط راست منتشر میشود
دوانیلغتنامه دهخدادوانی . [ دَ] (حامص مرکب ) حاصل مصدر است از دواندن یا دوانیدن که همیشه به صورت مرکب آید. چون : اسب دوانی و خردوانی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دواندن و دوانیدن شود.
دوانیلغتنامه دهخدادوانی . [ دَوْ وا / ی ی ] (اِخ ) جلال الدین محمدبن اسعد دوانی صدیقی شافعی . وی ازمردم دوان که دهی از کازرون است می باشد و به روایت برخی از شاگردانش در سال 918 هَ . ق . و بنا به روایت برخی دیگر به سال <span cl
دوگانگیلغتنامه دهخدادوگانگی . [ دُن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) تغایر. مغایرت . اختلاف . دوگونگی . مقابل یگانگی . مقابل وحدت : بر سبوی دوگانگی زن سنگ تا ز خمی برآیدت ده رنگ . اوحدی .و رجوع به دوگ
دوگانیلغتنامه دهخدادوگانی . [دُ ] (ص نسبی ) منسوب به دوگان . دوتایی : من از تو همی مال توزیع خواهم بدین خاصگانت یگانی دوگانی .منوچهری .
دوگانگیلغتنامه دهخدادوگانگی . [ دُن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) تغایر. مغایرت . اختلاف . دوگونگی . مقابل یگانگی . مقابل وحدت : بر سبوی دوگانگی زن سنگ تا ز خمی برآیدت ده رنگ . اوحدی .و رجوع به دوگ
دوگانگیلغتنامه دهخدادوگانگی . [ دُن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) تغایر. مغایرت . اختلاف . دوگونگی . مقابل یگانگی . مقابل وحدت : بر سبوی دوگانگی زن سنگ تا ز خمی برآیدت ده رنگ . اوحدی .و رجوع به دوگ
[اسم] دوگانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد وگانگی، تثنیه، شرک، دوجنبهبودن، توأمانی، دوتایی بودن، تقارن دو، جفت، دولو دوقلو، عدیل، جفت، لنگه، زوج، همسر بیت، مثنوی همزاد قرینه، مانند، مثل، عکس، تصویر جنسیت، سکس دوگانگی فطری دگردیسی ◄ دگرگونی