دوپرانلغتنامه دهخدادوپران . [ دُ پ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . واقع در 6 هزارگزی جنوب باختری صیدان و 22 هزارگزی جنوب خاوری راه شوسه ٔ باغ ملک . دارای 150 تن سکنه . آب
دوچیرانلغتنامه دهخدادوچیران . [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تل بزان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز. در22 هزارگزی جنوب خاوری مسجدسلیمان و 7 هزارگزی خاورراه شوسه . دارای 145 تن سکنه . آب آن از چشم
دورانلغتنامه دهخدادوران . [ دَ ] (از ع ، اِمص ، اِ) گردش . (ناظم الاطباء) (فرهنگ لغات مؤلف ). گرد. گردی . چرخ . طوران . گردانی . چرخش . دوران به سکون و او در اصل به فتح «واو» است . (از نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال 1 شماره ٔ 4<
دوگرانلغتنامه دهخدادوگران . (اِ مرکب ) چرخی که زنان با آن نخ کتان ریسند. (از شعوری ج 1 ورق 451). اما ظاهراً کلمه دگرگون شده ٔ دوکدان است . رجوع به دوک و دوکدان شود.
دیورانلغتنامه دهخدادیوران . (اِخ ) دهی است از دهستان غارستان بخش نور شهرستان آمل با 100 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
خشککن دَوَرانیrotary dryer, louvre dryer, rotary cylinder dryerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خشککن استوانهای که در آن مواد غذایی با چرخش در درون استوانۀ آن و با جریان هوا گرم میشوند
پویش دَوَرانیcircular scanningواژههای مصوب فرهنگستانپویشی که در آن موتور و آینۀ پویش بر محور دوران قائمی نصب شدهاند که مسیری دایرهای را بر روی زمین میپیماید
پویشگر دَوَرانیcircular scannerواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که با دَوَران یک آینه حول محور قائم، میدان دید لحظهای از زمین را در نوارهای دایرهای پویش میکند
خشک کردن دَوَرانیrotary dryingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خشک کردن ازطریق قرار دادن مواد غذایی درون استوانهای چرخان و شیبدار که شیب آن مواد غذایی را به جلو میراند و مواد غذایی با هوای گرم خشک میشوند
خشککن دَوَرانی شیبدارinclined rotating cylinder dryerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خشککن دورانی که در آن محور استوانۀ چرخان شیبدار است