دُشفشاریdysbarismواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه نشانگان ناشی از اختلاف فشار میان جوّ پیرامون و فشار کلی گاز درون بافتها و مایعات بدن
فشاریلغتنامه دهخدافشاری . [ ف ِ ] (ص نسبی ) در اصطلاح بنایان ، نوعی آجر ارزان قیمت است که در ساختن آن ظرافت به کار نمی رود و در زیرساز بناها مورد استعمال دارد.
درزگیر فشاریpressure sealواژههای مصوب فرهنگستاننوعی درزگیر بادشونده بین قطعات ثابت و متحرک هواگرد که با تحت فشار قرار گرفتن از خروج هوا جلوگیری میکند
دکمۀ فشاریpush-buttonواژههای مصوب فرهنگستانکلیدی دکمهای که با فشار دادن آن چراغ سبز عابر پیاده روشن شود