دگاگاهلغتنامه دهخدادگاگاه . [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورخوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج با 182 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، توتون ، حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
داع داعلغتنامه دهخداداع داع . [ ع ِ ع ِ ] (ع صوت ) کلمه ای است که بدان گوسپندان را خوانند یا زجر کنند. (منتهی الارب ).
داهلغتنامه دهخداداه . [ ه َ ] (اِخ )استرابون پارتیها را از مردم داه داند و این مردم وقوم را سکائی شمارد. (ایران باستان ج 3 ص 2192 و 2198). طایفه ای از سکاها که در شمال گرگان و در ساحل جنوب ش